-
دانه ای که سپیدار بود...
22 فروردین 1390 09:03
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 دانه کوچک بود و کسی او را نمیدید. سالهای سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود. دانه دلش میخواست به چشم بیاید، اما نمیدانست چگونه. گاهی سوار باد میشد و از جلوی چشمها میگذشت. گاهی خودش را روی زمینه روشن برگها میانداخت و گاهی فریاد...
-
نابینا و ماه ...
11 فروردین 1390 10:22
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 نابینا به ماه گفت: دوستت دارم. ماه گفت: چطوری؟ تو که نمی بینی. نابینا گفت: چون نمی بینمت دوستت دارم. ماه گفت: چرا؟ نابینا گفت: اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت، عاشق خودت هستم.
-
سال نو مبارک...
6 فروردین 1390 10:39
سال نو می شود و زمین نفسی دوباره می کشد برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و در این رویش سبز دوباره … من … تو … ما … کجا ایستاده اییم؟ سهم ما چیست؟ نقش ما چیست؟ پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟ زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار و سال نو مبارک
-
ههڵهبجه...
23 اسفند 1389 22:18
ههڵهبجه شیعرێکی نوێ بوو هیچ کات بهند نهکرا له سنووری قاڵبێکی شهڕدا... ههر له ڕازی گهروودا سووتا و بوو به شاکارێک، له ئازاری میللهتێکی تهنیا... سامان شێخ ئیسماعیلی
-
اورامان؛ روستای پلکانی کردستان
17 اسفند 1389 09:36
اگر از طبیعت زیبا، خانه پلکانی و آب و هوای مطبوع روستای ماسوله در استان گیلان بگذریم این تبلیغات است که نام این روستا را سر زبانها انداخته است به طوری که سالانه گردشگران بسیاری از اقصینقاط کشور از ماسوله دیدن میکنند اما در غربیترین منطقه کشور یعنی اورامانات کردستان روستایی است که طبیعت و موقعیتی به مانند ماسوله...
-
انتخاب درست...
12 اسفند 1389 10:42
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید. به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم» آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟» زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته» آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم» عصر وقتی شوهر...
-
نگاه ماهیگیر...
7 اسفند 1389 16:32
یک بازرگان موفق و ثروتمند از یک ماهیگیر شاد که در روستایی در مکزیک زندگی می کرد و هرروز تعداد کمی ماهی صید می کرد و می فروخت پرسید: چقدر طول می کشد تا چند تا ماهی بگیری؟ ماهیگیر پاسخ داد: مدت خیلی کمی. بازرگان گفت: چرا وقت بیشتری نمی گذاری تا تعداد بیشتری ماهی صید کنی؟ پاسخ شنید: چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده...
-
به آرامی آغاز به مردن میکنی...
4 اسفند 1389 16:12
به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر سفر نکنی، اگر کتابی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نکنی. به آرامی آغاز به مردن میکنی زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر برده عادات خود شوی، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی، اگر روزمرّگی را...
-
چهموو خوای... (چشم خدا)
4 اسفند 1389 14:48
-
ای که ۳۰ سال رفت و در خوابی!
27 بهمن 1389 09:50
روانشناسان رشد معتقدند که در بعضی سنهای خاص همه انسانها بحرانهای روانی را تجربه میکنند؛ یکی از اینها «بحران ۳۰ سالگی» است. دانشجوی رشته ادبیات بود اما انگار خیلی خوب توانسته بود بفهمد ویژگیهای روانشناختی آدمهای ۳۰ ساله یک جورهایی به هم شبیهاند. میگفت: «توی اقوام و آشناها هر ۳۰ سالهای را که میبینم انگار یک...
-
سهبارهت به میلادوو پێغهمبهری وهشهویسی...
26 بهمن 1389 12:51
یا ڕهســــوول، شــهماڵ شنهی باڵاتـهن حــهریر، حهسرهتمهند کاڵای ئاڵاتــهن وهنهوشــه، مهستـــی بۆی ئاره قتــهن گۆڵباخ، هـــهمنامـــــــی مــۆبارهکتــهن مانگـــی چـــوارده، وێش حــهشارداوه چــــوون بهدری سیمای، تۆ درۆشیــاوه شهونم وهش حاڵهن، چوون نامێش بریان وه ئارهقـــــی تــۆ، میســــــالش...
-
چوار چێوێ...
17 بهمن 1389 11:53
ههمیشه ویرمانه بۆ چوار چێوێ ههنێ که مهتاومێ دیسان گێڵنمێشاوه: تهوهنی .......... دمای فڕهدایش! قسێ .......... دمای کهردهیش! ئاژه* .......... دمای تهمامیایش! کات .......... دمای ویهردهیش! *ئاژه: موقعیت، وضعیت
-
آهای آدما! پنج دقیقه جاها عوض!
14 بهمن 1389 09:05
حتماْ بخونید واقعاْ جالبه! استفاده از این مطلب فقط با ذکر منبع مجاز است%
-
دفتر مشق کثیف...
7 بهمن 1389 14:47
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا … دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟ معلم که خیلی عصبانی بود، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: « چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ ها؟! فردا مادرت رومیاری...
-
آهنگ های هورامی
7 بهمن 1389 09:49
سلام از امروز، یه صفحه به صفحات وبلاگ ئاوێسهر اضافه میشه که تو اون، آهنگ های هورامی برای دانلود گذاشته میشه. شما هم می تونین در قسمت نظرات، آهنگ های درخواستی خودتون رو بگین تا در صورت امکان بزاریم برای دانلود. امیدوارم خوشتون بیاد. با تشکر - مدیر وبلاگ ئاوێسهر
-
گرهوای...
5 بهمن 1389 12:13
کاتێ گرهوانێ واتشا زاوڵهنی! کاتێ خوانێ واتشا شێتهنی! کاتێ گالتهم کهرد واتشا قۆرس به! کاتێ قۆرس بێنا واتشا کزهنی! کاتێ قسێم کهردێ واتشا فره دوی! کاتێ قسێم نهکهردێ واتشا عاشقهنی! بهڵام گرهوای گههاز زوانوو زگاری (بێ هێزی) بۆ، گههاز فره زاوڵانه بۆ، گههاز وێو نهگرتهی بۆ، بهڵام ههر کاتێ کپێم تهڕێ با،...
-
تاریفوو خوای...
3 بهمن 1389 10:50
تاتهم ماچۆ کتێب ! ئهدام ماچۆ دۆعا ! بهڵام من خاس زانوو که زهریف تهرین تاریفوو خوا ی تهنیا تاوی جه زوانوو « گ ۆ ڵ » ینه بژنهوی!
-
پسربچه و سکه یک سنتی...
29 دی 1389 08:44
روزی پسر بچه ای در خیابان، سکه ای یک سنتی پیدا کرد. او از پیدا کردن این پول، آن هم بدون هیچ زحمتی، خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که بقیه روزها هم با چشمهای باز، سرش را به سمت پایین بگیرد (به دنبال گنج)!!!. او در مدت زندگیش، 296 سکه 1 سنتی، 48 سکه 5 سنتی، 19 سکه 10 سنتی، 16 سکه 25 سنتی، 2 سکه نیم دلاری و یک اسکناس...
-
تاجر باهوش!
26 دی 1389 17:00
روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستاییها اعلام کرد که برای خرید هر میمون 20 دلار به آنها پول خواهد داد. روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتنشان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت 20 دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند… به...
-
وصیت سلطان صلاح الدین ایوبی به پسرش ملک ظاهر
26 دی 1389 16:39
وصیت سلطان صلاح الدین ایوبی به پسرش ملک ظاهر سلطان صلاح الدین یوسُف ایّوبی،نامدارترین شخصیّت کُرد در جهان اسلام و رادمردی پاک سرشت بود که در جهانی شدن عنوان " کُرد " نقشی بسزا داشته است؛مولع عبادت و به ویژه ادای نماز به جماعت بود؛عطش او نسبت به قرآن چنان بود که در شب نشینی ها حاضران را به تلاوت قرآن دعوت می...
-
پاداش نیکی!
25 دی 1389 09:17
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای، مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی...
-
ههورامان
25 دی 1389 09:04
وه ههوراماندا وه ههوراماندا ئهی دڵ سهفهر کهر وه ههوراماندا خسووس نه فهسڵی نهو وههاراندا سهر شاخ سهر کهمهر سهر کۆساراندا
-
در رسمی شدن دین مبین اسلام در آلمان سهیم باشید!
16 دی 1389 10:39
سلام دین مبین اسلام هنوز در کشور آلمان به رسمیت شناخته نشده است. اخیرا یک مؤسسه دینی برای رسمی شدن دین اسلام در آلمان رفراندمی برگزار کرده و از کاربران اینترنتی خواسته که نظر خود را در این مورد بیان کنند. متأسفانه به دلیل عدم توجه مسلمانان به این رفراندم، تا به این لحظه تعداد مخالفان رسمی شدن دین مبین اسلام و آنهایی...
-
سال نو مبارک...
11 دی 1389 10:06
**آغاز سال ۲۰۱۱ رو به همه مسیحیان جهان تبریک میگم** سال نو روزی است که آغاز یک سال گاهشماری جدید را رقم میزند، و در آن سالشمارِ یک تقویم مشخص افزایش داده میشود. در بسیاری از فرهنگها، این رویداد را به مناسبت پایان سال قدیم و شروع سال جدید جشن میگیرند. امروز در استفاده جهانی، سال جدید از گاهشماری میلادی در ۱ ژانویه...
-
موضوع انشا: زمستان را توصیف کنید...
6 دی 1389 11:03
به نام خدا زمستان یک فصلی هست که بعد از فصل پاییز است. در زمستان روی درختها برف می ریزد. وقتی که برف باریدن تمام می شود ما می توانیم در زیر درخت برویم و آن را تکان تکان بدهیم تا دوباره برف ببارد. من این کار را دوست می دارم. مادر من این کار را دوست نمی دارد. چون هروقت من این کار را می کنم مادرم من را کتک می زند و می...
-
کریسمس مبارک
5 دی 1389 11:32
*** فرا رسیدن کریسمس رو به همه مسیحیان جهان تبریک میگم *** کریسمَس یا نوئل نام جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامیداشت زادروز مسیح برگزار میشود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار میکنند. اعضای بیشتر...
-
پرسیارهو «قانع»ی جه ههورامانیو وهڵاموو ههورامانی پهنهش
4 دی 1389 16:57
« قانع » ی پهرساش: قهڵای هۆز و گهل، شاخی ههورامان پرسیارم ههیه، دهستم به دامان له لام ڕووناکه، شاخێکی سهختی پشت و کۆمهکی، وهخت و بێ وهختی سهرکڵاوانت، کوێستانی پـــڕ گوڵ تهماشای گۆڵت، زاخاو ئهدا دڵ چنوور و شهوبۆ ، بهڕهزا و کهرهس ڕێواس و پیچک ، دامێنی ههرهس کهوی دهنووک سوور، کۆتری هاقوو قیژهی...
-
فصل زمستان
4 دی 1389 14:28
اکنون نوبت به آخرین فصل یعنی زمستان عشق می رسیم . اکنون بار دیگر هوا تغییر می کند و زمستان از راه می رسد . در سرمای زمستان تمام طبیعت در خود فرو می روند . زمان استراحت و احیا شدن است . زمان استراحت معنادار فرا می رسد . زمان سکون ، زمان عدم تحرک ، زمان تفکر ، این دورانی از روابط است که درد مشکلات حل ناشده خود را احساس...
-
درباره ی شب یلدا...
4 دی 1389 14:08
یلدا یعنی در پس هر تاریکی طلوعی هست حتی اگر طولانی ترین باشد زمستان دلهایتان گرم
-
خدا اینجاست...
4 دی 1389 13:54
به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست به دنبالش نگرد خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست خدا در قلبی است که برای تو می تپد خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد خدا در دستی است که به یاری می گیری در قلبی است که شاد می کنی در...