نصیحت خوک...

در هجوم تشنگی،در سوز خورشید تموز
پای در زنجیر خاک تفته می نالد گون:
((روزها را می کنم پیمانه با آمد شدن))
غوک نیزاران لاش و لوش گوید در جواب:
((خیز و چند این تشنگی؟خود را رها کن همچو من،پیش نه گامی وجامی نوش و کوته کن سخن))
بوته ی خشک گون در پاسخش گوید:((خمــــش!
       پای در زنجیر خوشتر تا که دست اندر لجن!))
((فریدون مشیری))
با تشکر از س.ع به خاطر ارسال این مطلب

شجاعت چیست؟

در یکی از مدارس شهر تهران روزی دبیر ادبیات موضوع امتحان انشایش این بود: 
شجاعت چیست؟
یکی از دانش آموزان کلاس برگه امتحانی خود رو سفید تحویل دبیر داده بود و فقط در زیر برگه چنین نوشته بود:
((شجاعت یعنی همین!))
در جلسه ی شورای دبیران آموزشگاه، همه ی دبیران با اکثریت آراء نمره ی این دانش آموز را بیست اعلام نمودند، و اما این دانش آموز کسی نبود جز دکتـــر علی شریعتی...

با تشکر از س.ع به خاطر ارسال این مطلب